چرا برخی افراد در روابط عاشقانه خود احساس بیثباتی و ناتوانی میکنند؟
احساس بیثباتی و ناتوانی در روابط عاشقانه تجربهای ناخوشایند و آزاردهنده است که میتواند کیفیت زندگی فرد را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. عوامل متعددی میتوانند در بروز این احساسات نقش داشته باشند. در این مقاله، به بررسی 20 نکتهای میپردازیم که میتوانند دلایل احتمالی این بیثباتی و ناتوانی را روشنتر سازند.

چرا برخی افراد در روابط عاشقانه احساس بیثباتی و ناتوانی میکنند؟
۱. ترس از صمیمیت:
یکی از دلایل اصلی، ترس عمیق از صمیمیت است.این افراد ناخودآگاه از نزدیک شدن بیش از حد به شریک عاطفیشان هراس دارند.این ترس میتواند ریشه در تجربیات دوران کودکی داشته باشد، جایی که صمیمیت با آسیب یا طرد شدن همراه بوده است.افراد با این ترس، ناخودآگاه رفتارهایی را بروز میدهند که رابطه را تخریب میکند یا فاصله ایجاد میکند.اجتناب از گفتگوهای عمیق، عدم تمایل به به اشتراک گذاشتن احساسات و نیازها، و یا حتی خیانت، میتواند از جمله این رفتارها باشد.شناخت و درک این ترس، اولین قدم برای غلبه بر آن و ایجاد روابط سالمتر است.
درمانهای روانشناختی میتوانند به این افراد کمک کنند تا ریشههای این ترس را شناسایی و راههای مقابله با آن را بیاموزند.
تمرین تدریجی صمیمیت و به اشتراک گذاشتن احساسات با فردی که به او اعتماد دارید، میتواند به کاهش ترس کمک کند.
۲. عزت نفس پایین:
عزت نفس پایین میتواند باعث شود که فرد خود را لایق عشق و توجه نبیند. این باور میتواند منجر به رفتارهای خودتخریبی در رابطه شود، مانند حسادت بیش از حد، کنترلگری و یا نیاز دائمی به تایید. افراد با عزت نفس پایین، اغلب نگران از دست دادن شریک عاطفیشان هستند و این ترس میتواند باعث شود که آنها رفتارهای غیرمنطقی انجام دهند. آنها ممکن است به طور مداوم شریک عاطفی خود را امتحان کنند یا با ایجاد درامهای غیرضروری، توجه او را جلب کنند. تقویت عزت نفس از طریق شناخت نقاط قوت، پذیرش نقاط ضعف و تمرکز بر خود مراقبتی، میتواند به بهبود روابط کمک کند. درمان شناختی رفتاری (CBT) میتواند ابزارهای مفیدی برای تغییر الگوهای فکری منفی و تقویت عزت نفس ارائه دهد. یادگیری دوست داشتن خود و باور به ارزشمندی خود، کلید داشتن روابط سالم و پایدار است.
۳. الگوهای دلبستگی ناایمن:
الگوهای دلبستگی ناایمن، که در دوران کودکی شکل میگیرند، میتوانند تاثیر عمیقی بر روابط عاشقانه داشته باشند.دلبستگی اجتنابی باعث میشود که فرد از صمیمیت و وابستگی دوری کند و به دنبال استقلال بیش از حد باشد.دلبستگی اضطرابی باعث میشود که فرد به شدت نگران رابطه باشد و به دنبال تایید و اطمینان دائمی از طرف شریک عاطفیاش باشد.دلبستگی آشفته، ترکیبی از دلبستگی اجتنابی و اضطرابی است و باعث میشود که فرد در روابط خود رفتارهای متناقض و گیجکنندهای از خود نشان دهد.شناخت سبک دلبستگی خود و درک تاثیر آن بر روابط، میتواند به بهبود ارتباطات و حل تعارضها کمک کند.
درمانهای متمرکز بر دلبستگی میتوانند به افراد کمک کنند تا الگوهای دلبستگی ناایمن خود را شناسایی و تغییر دهند.
ایجاد یک رابطه امن و قابل اعتماد با یک درمانگر، میتواند فرصتی برای تجربه دلبستگی ایمن و بهبود الگوهای ارتباطی باشد.
۴. تجربیات آسیبزای گذشته:
تجربیات آسیبزای گذشته، مانند سوء استفاده عاطفی، جسمی یا جنسی، میتوانند تاثیرات ماندگاری بر روابط عاشقانه داشته باشند.
یادگیری پذیرش عیوب و نقصهای خود و شریک عاطفی، کلید داشتن روابط سالم و پایدار است. تغییر دیدگاه خود نسبت به رابطه و تمرکز بر واقعیتها به جای کاملا مطلوبها، میتواند به کاهش استرس و افزایش رضایت کمک کند. به جای تمرکز بر آنچه که در رابطه ندارید، قدردان آنچه که دارید باشید.
۸. عدم استقلال عاطفی:
عدم استقلال عاطفی باعث میشود که فرد به شدت به تایید و حمایت شریک عاطفی خود وابسته باشد. این وابستگی میتواند باعث شود که فرد احساس بیقدرتی و ناتوانی کند و در صورت بروز مشکلات در رابطه، به شدت آسیب ببیند. تقویت استقلال عاطفی از طریق شناخت و پذیرش احساسات خود، مراقبت از نیازهای خود و داشتن فعالیتها و علایق مستقل، میتواند به بهبود روابط کمک کند. یادگیری اینکه چگونه خوشحال باشید و از زندگی خود لذت ببرید، حتی بدون حضور شریک عاطفی. داشتن دوستان و خانوادهای که از شما حمایت کنند و به شما احساس ارزشمندی بدهند. تمرکز بر اهداف و رویاهای خود و تلاش برای دستیابی به آنها. یادگیری اینکه چگونه با تنهایی کنار بیایید و از آن لذت ببرید.
۹. مقایسه با دیگران:
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، میتواند منجر به احساس نارضایتی و ناامنی شود. هر رابطهای منحصر به فرد است و نباید خود را با دیگران مقایسه کنید. شبکههای اجتماعی اغلب تصویری کاملا مطلوب و غیرواقعی از روابط را به نمایش میگذارند که میتواند باعث شود احساس کنید رابطه شما به اندازه کافی خوب نیست. تمرکز بر نقاط قوت رابطه خود و قدردانی از آنچه که دارید، میتواند به افزایش رضایت کمک کند. به جای مقایسه خود با دیگران، بر روی بهبود رابطه خود تمرکز کنید و تلاش کنید تا بهترین نسخه از خود را در رابطه ارائه دهید. از دنبال کردن صفحاتی در شبکههای اجتماعی که باعث میشوند احساس ناامنی کنید، خودداری کنید.
۱۰. مشکلات مالی:
مشکلات مالی میتواند فشار زیادی بر روابط وارد کند و منجر به استرس، تعارض و احساس بیثباتی شود. بحث و گفتگو در مورد مسائل مالی و برنامهریزی مشترک برای مدیریت امور مالی، میتواند به کاهش استرس و ایجاد تفاهم کمک کند. اجتناب از قرض گرفتن بیرویه و مدیریت بدهیها، میتواند از بروز مشکلات مالی جدی جلوگیری کند. همکاری و همدلی در مدیریت امور مالی و درک شرایط یکدیگر، کلید حل مشکلات مالی در روابط است. 
گروههای حمایتی مانند الکلیهای گمنام (AA) و معتادان گمنام (NA) میتوانند منبع حمایت و راهنمایی ارزشمندی باشند. حفظ مرزهای سالم و محافظت از خود در برابر آسیب، در صورت وجود سوء مصرف مواد در رابطه، بسیار مهم است.
۱۲. عدم تطابق جنسی:
عدم تطابق جنسی میتواند منجر به نارضایتی، سرخوردگی و احساس جدایی در رابطه شود. ارتباط باز و با صداقت در مورد نیازها و خواستههای جنسی، میتواند به حل این مشکل کمک کند. تجربه چیزهای جدید و امتحان کردن رویکردهای مختلف، میتواند به افزایش لذت جنسی و صمیمیت کمک کند. در صورت نیاز، از متخصصان جنسی کمک بگیرید تا راهکارهایی برای بهبود روابط جنسی خود پیدا کنید. احترام به نیازها و خواستههای جنسی یکدیگر و تلاش برای برآورده کردن آنها، کلید داشتن یک رابطه جنسی سالم و رضایتبخش است.
۱۳. عدم حمایت از یکدیگر:
عدم حمایت از یکدیگر در مواقع سخت، میتواند باعث شود که فرد احساس تنهایی و بیارزشی کند. حمایت عاطفی، مالی و عملی از شریک عاطفی، نقش مهمی در ایجاد یک رابطه قوی و پایدار ایفا میکند. به شریک عاطفی خود نشان دهید که در کنار او هستید و به او ایمان دارید. در مواقع سخت، به او گوش دهید، او را تشویق کنید و به او کمک کنید تا مشکلات خود را حل کند. از موفقیتهای او خوشحال شوید و او را تشویق کنید تا به اهداف خود برسد. حمایت از یکدیگر در مواقع سخت، نشاندهنده عشق، تعهد و همدلی شما نسبت به شریک عاطفیتان است. 
۱۴. دخالت خانواده:
دخالت خانواده در روابط عاشقانه میتواند باعث ایجاد تعارض، تنش و احساس بیثباتی شود. تعیین مرزهای مشخص با خانواده و حفظ حریم خصوصی رابطه، میتواند به جلوگیری از دخالتهای ناخواسته کمک کند. با احترام به خانواده خود، به آنها یادآوری کنید که رابطه شما یک فضای خصوصی است و شما نیاز دارید که خودتان تصمیمات مربوط به آن را بگیرید. در صورت بروز مشکلات، به جای اینکه به دنبال راه حل از خانواده خود باشید، با شریک عاطفی خود صحبت کنید و تلاش کنید تا به یک راه حل مشترک برسید. در صورت نیاز، از مشاور خانواده کمک بگیرید تا راهکارهایی برای مدیریت دخالت خانواده در رابطه خود پیدا کنید.
۱۵. عدم وجود اهداف مشترک:
عدم وجود اهداف مشترک در زندگی، میتواند منجر به احساس ناهمگونی و بیثباتی در رابطه شود. صحبت و تبادل نظر در مورد اهداف و رویاهای خود و تلاش برای یافتن زمینههای مشترک، میتواند به ایجاد یک پیوند قویتر کمک کند. اهداف مشترک میتواند شامل برنامهریزی برای آینده، سفر کردن، خرید خانه، بچه دار شدن و یا هر چیز دیگری باشد که برای هر دوی شما مهم است. با هم به دنبال علایق مشترک بگردید و فعالیتهایی را انجام دهید که هر دوی شما از آن لذت ببرید.
۱۶. حسادت:
حسادت میتواند یکی از مخربترین احساسات در یک رابطه باشد و منجر به بیاعتمادی، کنترلگری و خشونت شود. حسادت اغلب ناشی از عزت نفس پایین، ترس از دست دادن و یا تجربیات آسیبزای گذشته است. شناخت ریشههای حسادت و تلاش برای تقویت عزت نفس، میتواند به کاهش این احساس کمک کند. ارتباط باز و با صداقت با شریک عاطفی و بیان احساسات خود به شیوهای سالم، میتواند به ایجاد اعتماد بیشتر کمک کند. به شریک عاطفی خود اعتماد کنید و به او فرصت دهید تا به شما نشان دهد که لایق اعتماد شما است. از رفتارهایی که ممکن است باعث ایجاد حسادت در شریک عاطفی شما شود، خودداری کنید. در صورت نیاز، از مشاوره و رواندرمانی کمک بگیرید تا راهکارهایی برای مدیریت حسادت و ایجاد یک رابطه سالمتر پیدا کنید.
۱۷. عدم قدردانی:
عدم قدردانی از تلاشها و محبتهای شریک عاطفی، میتواند باعث شود که او احساس کند نادیده گرفته شده و بیارزش است. ابراز قدردانی و تشکر از شریک عاطفی به خاطر کارهایی که برای شما انجام میدهد، نقش مهمی در ایجاد یک رابطه مثبت و صمیمی دارد. به شریک عاطفی خود نشان دهید که قدر زحمات او را میدانید و او را دوست دارید. به او بگویید که چقدر از حضور او در زندگی خود خوشحال هستید. از او به خاطر کارهای کوچک و بزرگی که برای شما انجام میدهد، تشکر کنید. به او بگویید که چقدر او را دوست دارید و به او افتخار میکنید. ابراز قدردانی و تشکر، نشاندهنده عشق، احترام و توجه شما نسبت به شریک عاطفیتان است و به او انگیزه میدهد تا به شما بیشتر محبت کند.
۱۸. سرزنش و انتقاد مداوم:
سرزنش و انتقاد مداوم از شریک عاطفی، میتواند باعث شود که او احساس کند مورد حمله قرار گرفته و بیارزش است. به جای سرزنش و انتقاد، سعی کنید نیازها و خواستههای خود را به شیوهای سازنده و محترمانه بیان کنید. به جای تمرکز بر اشتباهات شریک عاطفی، بر نقاط قوت او تمرکز کنید و او را تشویق کنید تا به بهترین نسخه از خود تبدیل شود. انتقاد سازنده، انتقادی است که جهت کمک به رشد و بهبود فرد انجام میشود، نه جهت تحقیر و سرزنش او. قبل از انتقاد کردن، به این فکر کنید که آیا انتقاد شما واقعاً ضروری است و آیا به بهبود رابطه شما کمک میکند.
۱۹. کمبود تفریح و سرگرمی:
کمبود تفریح و سرگرمی در رابطه، میتواند باعث شود که رابطه شما خسته کننده و یکنواخت شود. برنامهریزی برای فعالیتهای تفریحی و سرگرم کننده با هم، میتواند به ایجاد هیجان و شادی در رابطه شما کمک کند. به دنبال فعالیتهایی بگردید که هر دوی شما از آن لذت میبرید، مانند تماشای فیلم، رفتن به کنسرت، سفر کردن، پیادهروی و یا انجام ورزشهای مشترک. حتی کارهای سادهای مانند بازی کردن، خندیدن و شوخی کردن با هم، میتواند به ایجاد صمیمیت و شادی در رابطه شما کمک کند. از جدی بودن بیش از حد در رابطه خود خودداری کنید و به یکدیگر فرصت دهید تا با هم تفریح کنید و از زندگی لذت ببرید.
۲۰. عدم بخشش:
عدم توانایی در بخشش اشتباهات شریک عاطفی، میتواند باعث شود که کینه و نفرت در رابطه شما ریشه بدواند و آن را تخریب کند. بخشش، یک فرآیند است که زمان میبرد و نیاز به صبر و درک دارد. به خودتان اجازه دهید تا احساسات خود را پردازش کنید و به شریک عاطفی خود فرصت دهید تا جبران کند. تلاش کنید تا از دیدگاه شریک عاطفی خود به مسئله نگاه کنید و دلایل او را درک کنید.






